زنان و شریعت دیوبندی طالبان
این مقاله به شیوهای نقد و تحلیلی، مسائلی را مطرح میکند که مربوط به وضعیت زنان در افغانستان است. این وضعیت معمولاً به خاطر از دست دادن فرصتهای آموزشی به دختران و محرومیت آنها از تحصیل، منجر به ازدواج زودرس این افراد میشود. ازدواجی که اکثراً قبل از سن قانونی ۱۸ سال رخ میدهد.
در این مقاله، ابتدا به تأثیرات روانی و جسمی از ازدواج زودرس بر دختران پرداخته میشود. سپس بر اثر حذف و حصر رسانهها و خودسانسوری خبرنگاران توسط طالبان تأکید شده است که باعث شده است که جریان خبری در مورد جنایات این گروه محدود شود و اغلب جنایات آنها از دید مردم پنهان مانده و نادیده گرفته شود.
این مقاله همچنین به تأثیرات حذف جامعه مدنی و نهادهای حقوقی که میتوانستند از زنان در مواجهه با خشونتهای خانگی و خیابانی حمایت کنند، اشاره دارد. همچنین از نگرش اعضای طالبان نسبت به زنان به عنوان اشیاءی که باید خدمت به مردان کنند، سخن میرود.
در پایان، سکوت زنان برای حفظ آبروی خانوادههایشان، مورد بررسی قرار میگیرد که گاهی اوقات باعث میشود تا خشونتها بیپاسخ بماند و متجاوزین با آرامش خود، رفتار خشونتآمیز خود را ادامه دهند.
در این مقاله، ابتدا به تأثیرات روانی و جسمی از ازدواج زودرس بر دختران پرداخته میشود. سپس بر اثر حذف و حصر رسانهها و خودسانسوری خبرنگاران توسط طالبان تأکید شده است که باعث شده است که جریان خبری در مورد جنایات این گروه محدود شود و اغلب جنایات آنها از دید مردم پنهان مانده و نادیده گرفته شود.
این مقاله همچنین به تأثیرات حذف جامعه مدنی و نهادهای حقوقی که میتوانستند از زنان در مواجهه با خشونتهای خانگی و خیابانی حمایت کنند، اشاره دارد. همچنین از نگرش اعضای طالبان نسبت به زنان به عنوان اشیاءی که باید خدمت به مردان کنند، سخن میرود.
در پایان، سکوت زنان برای حفظ آبروی خانوادههایشان، مورد بررسی قرار میگیرد که گاهی اوقات باعث میشود تا خشونتها بیپاسخ بماند و متجاوزین با آرامش خود، رفتار خشونتآمیز خود را ادامه دهند.